تاریخ : سه شنبه 6 مهر 1390 | ![]() |
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور | کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور | |
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن | وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور | |
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن | چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور | |
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت | دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور | |
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب | باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور | |
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند | چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور | |
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم | سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور | |
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید | هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور | |
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب | جمله میداند خدای حال گردان غم مخور | |
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار | تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور |
دانلود در ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: محمد رضا شجریان، مجید درخشانی، ،
ادامه مطلب |