
مصاحبه یک پژوهشگر موسیقی با استاد علیزاده
ما که از دور نگاه میکنیم به نظرمان میرسد که نسل جوانتر موسیقیدانان، پس از گذر از یک دوره خفقانی و پس از یک دوره رجعت مطلق به سنت، با همت و اراده خود روزنههای تازهای را برای نوآوری گشودهاند. نام شما را همیشه در صدر فهرست این نوآوران دیدهایم. نظرتان درباره این دگرگونیها چیست؟
پرسش شما را باید بیشتر توضیح داد. اصلا باید ببینیم به چه چیز میتوانیم بگوئیم "نو" و یا بدانیم که منظورمان از سنت چیست؟
در مورد موسیقی سنتی ایران نامعلومها زیاد است. از جمله این که آیا این سنت دارای یک تاریخ دیرینه است و یا گذشتههای نزدیک را در بر میگیرد.
چیزی که امروز به آن سنت میگویند و به آن با تعصب نگاه میکنند در واقع همان چیزی است که از زمان قاجار جا افتاده است. البته نه این که همه گنجینه موسیقی سنتی در دوره قاجار به وجود آمده باشد، نه! در این دوره ولی جمعآوری و مدون شده است. آنچه را که متعصبان بر آن پا فشاری میکنند و میگویند که نباید تغییر کند، در واقع سنت نیست، مربوط به همین قرن گذشته است. و میدانیم که در تاریخ یک قرن زمان درازی نیست.
خوشحالیم که این حرفها را از زبان کسی میشنویم که خود زیر و زبر موسیقی سنتی را عمیقا آموخته است.
شمامیدانید که من پس از آن که در دوره ابتدائی، آموختن موسیقی را نزد "هوشنگ ظریف" آغاز کردم، رفتم به کلاس استاد "علی اکبر شهنازی". شهنازی بزرگترین یادگار استادان سنتی، "خاندان هنر" و در واقع میشود گفت که عصاره موسیقی سنتی بود. پس من- و همین طور دوستان دیگر- که موسیقی را نزد اینگونه استادان کار کردهایم، به هر صورت زیر و بم آن را شناختهایم. من ولی بعد به یک مسئله دیگری توجه پیدا کردم. از آن جا که موسیقی در تاریخ ما همیشه با مذهب مشکل داشته، بسیاری از موسیقیدانان و نظریهپردازان موسیقی از این سرزمین خارج شده و از زمینه موسیقی ایران حذف شدهاند. در نتیجه موسیقی در خفا- و به دست مطربان و دوره گردان- به زندگی خود ادامه داده است. قرنها بعد در دوره قاجار چند تنی از موسیقیدانان به این فکر افتادند که آنچه را که از سنت موسیقی به صورت شفاهی باقی مانده گردآوری کنند که از بین نرود...
ادامه مصاحبه در ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط:
حسین علیزاده،
خبرنامه،
،