تاریخ : چهار شنبه 9 آذر 1390 | ![]() |
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم | تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم | |
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری | به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم | |
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی | گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم | |
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم | که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم | |
فرورفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی | دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم | |
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم | رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم | |
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت | نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم | |
تو خوش میباش با حافظ برو گو خصم جان میده | چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دم سردم |
دانلود در ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: محمد رضا شجریان، محمد رضا لطفی، ،
ادامه مطلب |